دوم تواریخ ۳۴‏:‏۱‏-‏۳۳

  • یوشیا،‏ پادشاه یهودا ‏(‏۱،‏ ۲‏)‏

  • اصلاحات یوشیا ‏(‏۳-‏۱۳‏)‏

  • پیدا شدن کتاب شریعت ‏(‏۱۴-‏۲۱‏)‏

  • حُلده در مورد مصیبت نبوّت می‌کند ‏(‏۲۲-‏۲۸‏)‏

  • یوشیا کتاب را برای قوم می‌خواند ‏(‏۲۹-‏۳۳‏)‏

۳۴  یوشیا هشت ساله بود که پادشاه شد و ۳۱ سال در اورشلیم حکمرانی کرد.‏ ۲  او کارهایی را که در نظر یَهُوَه درست بود،‏ انجام می‌داد و مثل جدّش داوود رفتار می‌کرد و به راست یا چپ منحرف نمی‌شد.‏ ۳  او در هشتمین سال حکمرانی‌اش،‏ وقتی هنوز پسری نوجوان بود،‏ خدمت به* خدای جدّش داوود را شروع کرد و در سال دوازدهم،‏ شروع به پاکسازی یهودا و اورشلیم کرد و مکان‌های بلند،‏* تیرک‌های بت‌پرستی،‏ مجسمه‌های تراشیده و مجسمه‌های فلزی* را از بین برد.‏ ۴  به علاوه،‏ در حضور او مذبح‌های بَعَل‌ها را خراب کردند و او بخورسوزهایی را که بالای آن‌ها بود،‏ خراب کرد.‏* او همچنین تیرک‌های بت‌پرستی،‏ مجسمه‌های تراشیده و مجسمه‌های فلزی* را کاملاً خرد کرد و خاک آن‌ها را بر قبر کسانی پاشید که برای این بت‌ها قربانی تقدیم می‌کردند.‏ ۵  او استخوان‌های کاهنان بَعَل را روی مذبح‌های خودشان سوزاند و به این ترتیب یهودا و اورشلیم را پاک کرد.‏ ۶  یوشیا در شهرهای مَنَسّی،‏ اِفرایِم و شَمعون،‏ حتی تا سرزمین نَفتالی و در ویرانه‌های اطرافشان هم همین کار را کرد؛‏ ۷  مذبح‌ها را از بین برد و تیرک‌های بت‌پرستی و مجسمه‌های تراشیده را کاملاً خرد کرد.‏ او همچنین در سرتاسر سرزمین اسرائیل،‏ بخورسوزها را خراب کرد و بعد به اورشلیم برگشت.‏ ۸  یوشیا در هجدهمین سال حکمرانی‌اش،‏ وقتی تمام سرزمین و معبد* را پاک کرده بود،‏ شافان پسر اَصَلیا،‏ مَعَسیا رئیس شهر و یوآخِ وقایع‌نگار پسر یوآحاز را فرستاد تا خانهٔ یَهُوَه خدایش را تعمیر کنند.‏ ۹  آن‌ها پیش حِلقیا کاهن اعظم آمدند و پول‌هایی را که به خانهٔ خدا آورده شده بود،‏ به او دادند.‏ لاویانی که به عنوان نگهبان دروازه‌ها خدمت می‌کردند پول‌ها را از مَنَسّی،‏ اِفرایِم و سراسر اسرائیل،‏ همچنین از یهودا،‏ بنیامین و از اهالی اورشلیم جمع‌آوری کرده بودند.‏ ۱۰  بعد پول‌ها را به کسانی دادند که برای نظارت بر کارهای خانهٔ یَهُوَه تعیین شده بودند.‏ کارگران خانهٔ یَهُوَه هم آن را برای تعمیر و بازسازی خانه استفاده کردند.‏ ۱۱  آن‌ها پول‌ها را به صنعتگران و بنّایان دادند تا سنگ‌های تراشیده و الوارها برای ساختن ساختمان‌ها بخرند و خانه‌هایی را که پادشاهان یهودا جلوی ویرانی‌شان را نگرفته بودند،‏ با تیرهای چوبی بنا کنند.‏ ۱۲  آن مردان با وفاداری وظایفشان را انجام دادند.‏ لاویانی که به عنوان ناظرشان تعیین شده بودند،‏ یَحَت و عوبَدیا از مِراریان و زَکَریا و مِشُلّام از قُهاتیان بودند.‏ همچنین تمام لاویانی که در نواختن سازهای موسیقی مهارت داشتند،‏ ۱۳  سرپرستی کارگران ساده* را به عهده داشتند و بر کار تمام کسانی که به خدمت‌های مختلف مشغول بودند،‏ نظارت می‌کردند.‏ بعضی از لاویان هم،‏ دفتردار،‏ مأمور و نگهبان دروازه‌ها بودند.‏ ۱۴  وقتی پول‌هایی را که به خانهٔ یَهُوَه آورده شده بود،‏ بیرون می‌آوردند،‏ حِلقیای کاهن،‏ کتاب شریعت یَهُوَه را که از طریق موسی داده شده بود،‏ پیدا کرد.‏ ۱۵  حِلقیا به شافانِ دفتردار گفت:‏ «من کتاب شریعت را در خانهٔ یَهُوَه پیدا کرده‌ام.‏» بعد آن را به شافان داد.‏ ۱۶  شافان هم کتاب را پیش پادشاه برد و به او گفت:‏ «خادمانت مشغول انجام دادن تمام وظایفی هستند که به آن‌ها داده شده است.‏ ۱۷  آن‌ها پولی را که در خانهٔ یَهُوَه بود،‏ جمع کرده‌اند* و به کارفرمایان و کارگران داده‌اند.‏» ۱۸  شافانِ دفتردار همچنین به پادشاه گفت:‏ «حِلقیای کاهن کتابی به من داده.‏» بعد در حضور پادشاه شروع به خواندن آن کتاب کرد.‏ ۱۹  به محض این که پادشاه کلامی را که در کتاب شریعت آمده بود شنید،‏ لباس خود را چاک زد.‏ ۲۰  بعد پادشاه به حِلقیا،‏ اَخیقام پسر شافان،‏ عَبدون پسر میکاه،‏ شافانِ دفتردار و عَسایا خادم پادشاه،‏ این فرمان را داد:‏ ۲۱  ‏«بروید و از طرف من و کسانی که در اسرائیل و یهودا باقی مانده‌اند،‏ از یَهُوَه در مورد نوشته‌های این کتاب که پیدا شده،‏ سؤال کنید.‏ مطمئناً یَهُوَه خشمش را بر ما خواهد ریخت،‏ چون اجداد ما طبق کلام یَهُوَه که در این کتاب نوشته شده،‏ عمل نکردند.‏»‏ ۲۲  پس حِلقیا و کسانی که پادشاه فرستاده بود،‏ پیش زنی به نام حُلده رفتند که نبیه بود و در منطقهٔ دوم اورشلیم زندگی می‌کرد.‏ شوهر او شَلّوم،‏ پسر تِقوِه و نوهٔ حَرحَس،‏ مسئول لباس‌ها بود.‏ وقتی ماجرا را برای حُلده تعریف کردند،‏ ۲۳  حُلده به آن‌ها گفت:‏ «یَهُوَه خدای اسرائیل چنین می‌گوید:‏ ‹به مردی که شما را پیش من فرستاد،‏ بگویید:‏ ۲۴  ‏«یَهُوَه می‌گوید،‏ ‹من این شهر و ساکنانش را به تمام بلاها و لعنت‌هایی که از روی این کتاب برای پادشاه یهودا خوانده شد دچار خواهم کرد.‏ ۲۵  مردم یهودا مرا ترک کرده‌اند و برای خدایان دیگر قربانی می‌سوزانند* تا مرا با تمام کارهایشان خشمگین کنند.‏ به همین دلیل آتش خشم من بر این مکان شعله‌ور خواهد شد و خاموش نخواهد شد.‏›» ۲۶  اما به پادشاه یهودا که شما را فرستاد تا از یَهُوَه سؤال کنید،‏ بگویید:‏ «یَهُوَه خدای اسرائیل در مورد کلامی که موقع خواندن کتاب شنیدی،‏ چنین می‌گوید:‏ ۲۷  ‏‹دل تو پذیرا* بود و با شنیدن چیزهایی که در مورد این مکان و ساکنان آن گفته شد،‏ از غرورت توبه کردی.‏ بله،‏ تو خودت را در حضور من فروتن کردی،‏ لباست را چاک زدی و جلوی من گریه کردی.‏ برای همین من هم دعایت را شنیدم.‏› این گفتهٔ یَهُوَه است.‏ ۲۸  ‏‹به همین دلیل،‏ تو به اجدادت خواهی پیوست* و در آرامش دفن خواهی شد و هیچ کدام از بلاهایی را که بر سر این شهر و ساکنانش می‌آورم،‏ نخواهی دید.‏›»›»‏ بعد فرستادگان پادشاه این پیام را به او رساندند.‏ ۲۹  پس پادشاه پیامی فرستاد تا تمام ریش‌سفیدان یهودا و اورشلیم به حضور او بیایند.‏ ۳۰  بعد از آن،‏ پادشاه با تمام مردم یهودا،‏ ساکنان اورشلیم،‏ کاهنان و لاویان به خانهٔ یَهُوَه رفت؛‏ یعنی با همهٔ مردم،‏ از کوچک تا بزرگ.‏ در آنجا پادشاه تمام کتاب عهد شریعت را که در خانهٔ یَهُوَه پیدا شده بود،‏ برایشان خواند.‏ ۳۱  پادشاه در جای خود ایستاد و در حضور یَهُوَه عهد بست* که از یَهُوَه پیروی کند و طبق کلامی که در کتاب عهدِ شریعت نوشته شده بود،‏ به فرمان‌ها،‏ یادآوری‌ها و قوانینش،‏ با تمام دل و جان خود عمل کند و مطابق شرایط عهدی که در آن کتاب نوشته شده بود رفتار کند.‏ ۳۲  به علاوه،‏ او همهٔ کسانی را که در اورشلیم و بنیامین بودند،‏ ترغیب کرد که با آن عهد موافقت کنند.‏ اهالی اورشلیم هم طبق عهدی که خدای پدرانشان با آن‌ها بست عمل کردند.‏ ۳۳  به این ترتیب،‏ یوشیا همهٔ چیزهای* نفرت‌انگیز را از سرزمین اسرائیلیان بیرون انداخت و باعث شد که همهٔ کسانی که در اسرائیل بودند،‏ به یَهُوَه خدایشان خدمت کنند.‏ آن‌ها در تمام طول عمر او،‏* از پیروی یَهُوَه خدای پدرانشان منحرف نشدند.‏

پاورقی‌ها

یا:‏ «طلبیدن.‏»‏
رجوع به واژه‌نامه:‏ «مکان‌های بلند.‏»‏
یا:‏ «مجسمه‌های ریخته‌شده.‏»‏
یا:‏ «قطع کرد.‏»‏
یا:‏ «مجسمه‌های ریخته‌شده.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «خانه.‏»‏
یا:‏ «باربران.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «خالی کرده‌اند.‏»‏
یا:‏ «قربانی سوزاندند تا بوی خوش آن برای آن‌ها بلند شود.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «نرم.‏»‏
اصطلاحی شاعرانه برای توصیف مرگ.‏
یا:‏ «تجدید عهد کرد.‏»‏
یا:‏ «بت‌های.‏»‏
تحت‌اللفظی:‏ «تمام روزهای او.‏»‏